سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال سیدالشهدا علیه‌السلام با یاران خود در شب عاشورا

شاعر : علیرضا اطلاقی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

هر که را نیست سر دادن سر، برگردد           زآن که خورشید در این معرکه بی‌سر گردد

دست او مثل اباالفضل می‌افـتد بر خاک           با حسین بن عـلی، هر که بـرادر گردد


زهر در قلزم اگر بود، به جان می‌نوشید           مالک این گونه فقـط مالک اشـتر گردد

زندگی کردن او، در گرو مُردن اوست           لاله پیـوسـته بر آن است که پرپر گردد

ظهر فـردا، که زمین آرزوی مرگ کند           و زمان سـعی نمـایـد به عـقـب برگردد

عصر فردا، که دو خورشید بر آید به افق           و زمین روشـنـی‌اش چـند بـرابـر گردد

عصر فردا، که سر دوست دمد بر نیـزه           ظهر فردا، که جهان عرصه  محشر گردد

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



ظهر فردا، که دو خورشید بر آید به افق           و زمین روشـنـی‌اش چـند بـرابـر گردد



ظهر فـردا، که سر دوست دمد بر نیـزه           ظهر فردا، که جهان عرصه  محشر گردد